روز ایران: آیا به بی حوصلگی فکر کرده اید؟ شاید به نظرتان موضوع بی اهمیتی باشد. بخشی از روال زندگی روزانه که به هر حال باید تحملش کرد. شاید بگویید بی حوصلگی بهتر از بی علاقگی است. بی علاقگی یعنی نبودن هر گونه میل به چیزی، اما بر عکس بی حوصلگی شامل خواستن ناامیدانه برای انجام کاری است که نمیدانید چیست.
این که گفته میشود بی حوصلگی صورت دیگری از ناامیدی است غلط است. ما وقتی ناامید میشویم که تلاشمان برای رسیدن به اهدافمان بی نتیجه میمانند، در حالی که بی حوصلگی اشتیاق به داشتن هدف است وقتی از کاری که میکنید خسته شده اید. شما واقعا آماده انجام کاری هستید که بی قراری شما را فرو بنشاند.
شاید درگیر خرحمالیهای سخت روزانه هستید که هیچ وقت تمامی ندارند- من میگویم کارِ گِلْ- شاید درگیر کار سختی مثل پرداخت مالیات هستید، شاید دفترچه راهنمای ماشین لباسشویی منزلتان را میخوانید تا روشنش کنید، هر چه هست حوصله تان از وضعیت فعلی سر رفته و به انجام کار بهتری فکر میکنید. همین مایه برای تغییر وضعیت کافی است.
بی حوصلگی مادر اختراع یا ریشۀ جرم؟
آدام اسمیت در کتاب ثروت ملل (۱۷۷۶) داستان مردی را نقل میکند که در کارخانهای کارش باز و بسته کردن دریچه A و b بود. کاری که حتی بنا به استانداردهای ۱۷۱۳ نیز بسیار خسته کننده بود. او باید این وظیفه را روز به روز در ساعتهای متوالی انجام میداد و حالش از این کار به هم میخورد. پاتر به عنوان انسانی متفکر و دارای اراده عنصری زائد شده بود. او به معنای واقعی کلمه به دندانهای در چرخ کارخانه تبدیل شده بود.
پاتر که حوصله اش از این همه کسالت سر رفته بود در جستجوی راهی برای خلاصی یک روز فکری به ذهنش رسید. او سیستم طناب و چرخ را طراحی کرد تا دستگاه کار را برای او انجام دهد. آن لحظهای که او از پیروزی اش شادمانه برجهید و گفت "یافتم"، نه تنها او را از کار خورنده روحش آزاد کرد، بلکه تکنولوژی پیشرفته موتور بخار را در قرن هفدهم با چیزی که به اسم "چرخ دنده" میشناسیم تحول بخشید. کسالت به قدری برای پاتر احساس بدی داشت که به او انگیزه داد تا تغییری ایجاد کند.
از قرن هفدهم تا امروز فناوری کلی پیشرفت کرده و متحول شده است، اما نقش کسالت در ایجاد انگیزه برای تغییر همچنان در قرن بیست و یکم نیز تفاوتی نکرده است.
با این حال همه تغییرات ناشی از بی حوصلگی برابر نیستند. مثلا جون هامفریز پیرزن ۷۹ سالهای که در انگلیس به خاطر اینکه حوصله اش سر رفته بود ۵ سال ولگردی و قانون شکنی کرد. او در حالی که سراسر روز را با کارت رایگان سوار اتوبوس شهری میشد در خطوط اتوبوس شهری میچرخید و وسایل مختلفی از لباس تا شیرینی و هر چیزی را که میتوانست برمی داشت. وقتی در دادگاه از او دلیل کارش را سوال کردند به سادگی ضمن پذیرش اعمال خود گفت: گخب روزها حوصله ام سر میرفت". دارن ورنون وکیل این پیرزن ۷۹ ساله نیز در دفاع از او گفت: "او میداند کاری که انجام میداد اشتباه است ... او حوصله اش سر میرفته و باید وقت خود را با کاری پر میکرد. "
بی حوصلگی؛ فرصتی برای تغییر
کدام یک خوب است؟ آیا بی حوصلگی مادر اختراع است یا ریشه دزدی؟ بی حوصلگی به خودی خود دلیل هیچ یک از این دو رفتار نیست. بی حوصلگی تنها احساس ناخوشایندی است که به ما انگیزۀ عمل میدهد. آنچه بعد اتفاق میافتد به خود ما بستگی دارد. این پیام نهایی بی حوصلگی است. اگر فقط به رفع بی حوصگی توجه کنید، فرصت استفاده از آن را برای پیشبرد معنادار به جلو از دست میدهید.
آزمودنِ رنج بی حوصلگی این واقعیت را به شما گوشزد میکند که اوقات شما بی هدف میگذرند. شما باید اختیار و کنترل زندگی خود را پس بگیرید. در این اوقات شما دچار وضعیتی هستید که روانشناسان "بحران عاملیت" مینامند. به عبارت دیگر شما منفعل شده اید و اجازه میدهید که زندگی بیرون از کنترل شما اتفاق بیفتد. هدفی ندارید یا اگر دارید آن را دنبال نمیکنید یعنی شما با جهان درگیر نیستید. از این منظر درد بیحوصلگی واقعا درد خوبی است چرا که ما را متوجه وضعیت و شرایط مان میکند. بدون درد بیحوصلگی ما به بیهودگی زندگی مان واقف نمیشویم.
تغییری که بی حوصلگی از ما میطلبد الزاما انجام کاری متفاوت اعم از اختراع یک فناوری جدید یا دزدی از مسافران اتوبوس شهری نیست. بلکه آنچه لازم است تغییر در نحوه ارتباط شما با جهان است. بی حوصلگی نشان دهنده نیاز ما به جستجوی فعالیتهایی است که کنجکاوی ما را بر میانگیزد و موجب شور و شوق و خلاقیت در ما میشود. خلاصه آنکه شما باید دوباره اختیار و کنترل زندگی خود را در دست بگیرید: میتوانید مخترع شوید یا یک دزد؛ هر دو کسالت و بی حوصلگی شما را مرتفع میکنند هرچند ممکن است برخی از کارها مطلوبتر از سایر کارها باشند، اما در نهایت نحوه رفع بی حوصلگی به خود شما مربوط است.
چه باید کرد
در این درس اگرچه فعالیتهای خاصی برای آزمودن ارائه نمیشود، اما مراحلی وجود دارد که دنبال کردن آنها میتواند به شما کمک کند تا در اوقات کسالت و بی حوصلگی کنترل و اختیار خودتان را دوباره به دست آورید.
۱. یک جهان درونی بسازید
من نمیگویم وقتی فکر میکنید" حوصله ام سر رفته" بین خود و واقعیت شکاف کاملی ایجاد کنید، اما اگر کیفیت را در محیط پیرامونی خود نمییابید میتوانید آن را در درون خود جستجو کنید. حل مسائل درونی، بررسی دانش خود در مورد یک موضوع، ارائه ایدههای جدید، داستان سرایی یا برنامه ریزی و خیال پروری برای آینده همه از مواردی است که میتوانید در اوقات بی حوصلگی بدون هیچ محرک بیرونی به آنها بپردازید.
از اوقات بی حوصلگی همچنین میتوانید برای ایجاد طوفان فکری استفاده کنید. ذهن امکانات بسیاری دارد که در این اوقات میتوانید آن را کشف کنید.
۲. به دنبال کیفیت باشید
بی حوصلگی اغلب اوقات زمانی رخ میدهد که کاری که انجام میدهید انتظارات شما را برآورده نمیکند. هیچ کس زمانی که با شور و شوق مشغول کار مورد علاقه خود است حوصله اش سر نمیرود. پس مساله به کیفیت بر میگردد. ما به سادگی وقتی که کارمان کیفیت لازم را ندارد بی حوصله میشویم. پس اینبار که در حین انجام کاری حوصله تان سر رفت از خودتان چند سوال ساده بپرسید: الان مشغول چه فعالیتی هستید؟ چه کاری میتوانید انجام دهید که کار برایتان ارزش داشته باشد؟ جستجوی کیفیت به شما امکان میدهد که ان را پیدا کنید چه در یک اتاق خالی باشید چه در یک صف طولانی و شلوغ به انتظار ایستاده باشید. اوقات بی حوصلگی را میتوان به لحظات خود اندیشی و درونگری تبدیل کرد.
۳. دیدگاه خود را تغییر دهید و تمرکز کنید
وقتی در کسالت فرو میرویم احساس میکنیم که چارهای نداریم و گیر افتاده ایم. گاهی در این شرایط تغییر دیدگاه میتواند کمک کند که از بی حوصلگی خلاص شویم. مثلا خود را به جای مگسی تصور کنید که روی دیوار نشسته است و از دید او به اتاق و خود نگاه کنید. تکنیک دیدن خود از بیرون که از نظر فنی آن را "متمرکز کردن" مینامند به عنوان تنظیم کننده بخشی از سیستم عصبی شناخته میشود که مسئول فعال کردن رفتار است.
حتی گاهی اوقات میتوان یک وضعیت خسته کننده را به وضعیتی جذاب تبدیل کرد. مثلا اگر درگیر کاری تکراری هستید میتوانید خود را شخصی تصور کنید که در مسابقهای برای پیروزی تلاش میکند، یا کارآگاهی که پروندهای جنایی را دنبال میکند.
صرف تمرکز بر هر چیز به آن ارزشی مضاعف میبخشد و اینجاست که عاملیت شما دوباره فعال میشود. توجه به جزئیات و متمرکز شدن روی آنها به شما کمک میکند تا با تغییر دیدگاه خود بر کسالت بی حوصلگی غالب شوید و خود را دوباره فعال کنید.
عبارات کلیدی
* بی حوصلگی یک حالت انگیزشی است: وقتی حوصله مان سر میرود آماده ایم که کاری انجام دهیم و این اصلا شبیه تنبلی یا بی انگیزه بودن نیست.
* بی حوصلگی میتواند شما را به سمت رفتار مثبت یا منفی سوق دهد، اما این که چه راه و کاری را برای رفع بی حوصلگی انتخاب میکنید فقط و فقط به شما بستگی دارد.
* از سرپوش گذاشتن بر بی حوصلگی با سرگرم شدن به شبکههای اجتماعی یا مواد مخدر و الکل پرهیز کنید. سرگرمیهای منفعل را به حداقل برسانید چرا که تنها نارضایتی ما را بدون پرداختن به علل آن آرام میکنند.
* به دنبال فعالیتهایی باشید که از درونتان سرچشمه میگیرد و شور و شوق و خلاقیت شما را بر میانگیزد.
* برای کمک به خود در شروع کار، در ارزش ها، عقاید و اهداف زندگی خود تامل کنید و آنها را با تغییر دیدگاه و از زاویه دید بیرونی بررسی و ارزش گذاری کنید.
* کنجکاوی خود را به جزئیات متمرکز کنید و ناگهان جزئیات ریز برایتان جذاب میشوند.
منبع: سواد زندگی